بر اساس مطالعاتی که Deloitte در سال ۲۰۱۶ انجام داد، کارمندان به شرکتهایی که از اهداف و آرزوهای شغلی و شخصیشان حمایت میکنند حس وفاداری دارند. از این رو برای اینکه خود را در کار دخیل بدانند و از شغلشان راضی باشند به اهداف درونی نیاز دارند.
برای ایجاد و تقویت این اهداف درونی ، رهبران میتوانند با کارمندانشان صحبت کنند و با یک مکالمه ساده در این جهت قدم بردارند. این مکالمه میتواند سوالات زیر را در بر داشته باشد:
چه کاری را خوب انجام میدهید؟
کدام فعالیتهایتان تلاش کمتری لازم دارند؟ کدام کارها را به این دلیل که فکر میکنید بهترین فرد برای انجامشان هستید به عهده میگیرید؟ در طول دوران شغلیتان بابت چه چیزی مورد توجه قرار گرفتهاید؟
این سوالات برای یافتن نقاط قوت کارمندان است.
از چه چیزی لذت میبرید؟
در طول یک روز کاری معمول، بیشتر منتظر انجام چه کاری هستید؟ دیدن چه چیزی روی تقویم کاریتان به شما انرژی میدهد؟ اگر بتوانید بدون هیچ محدودیتی برای کارتان برنامهریزی کنید زمانتان را چطور سپری میکنید؟
این سوالات کمک می کند تا افراد بفهمند که به کدام بخش از کارشان علاقه دارند.
چه چیزی باعث میشود که احساس کنید رو به جلو حرکت میکنید؟
در حال یادگیری چه چیزی هستید که در آینده میتوانید از آن بهره ببرید؟ برای آیندهی خود چه رویایی در سر دارید؟ کار امروزتان چطور شما را به رویایتان نزدیک میکند؟
هدف از این سوالات این است که نشان دهید که کار امروزشان چطور برای رسیدن به اهداف آتی کمکشان میکند.
ارتباطتان با دیگران چطور است؟
بهترین همکاریهایتان کدامها بودهاند؟ محل کاری که در آن افراد مورد علاقهتان حضور داشته باشند چه شکلی است؟ کارتان چگونه سبب ارتقاء ارتباطات خانوادگی و اجتماعیتان میشود؟
این سوالات افراد را تشویق میکند که به ارتباطاتی که معنای بیشتری به کارشان میبخشند فکر کنند و تقویتشان کنند.
یادتان باشد که هدایت افراد در جهت اهداف درونی آنها کار آسانی نیست اما شما به عنوان یک رهبر با به کار بردن این استراتژی میتوانید کمکشان کنید.
متن اصلی مقاله را در سایت hbr مطالعه کنید.
در مقاله بعدی به سراغ موضوع استخدام رفته ایم و رویکردهای همیشگی در استخدام یعنی تکیه کردن به تجربه افراد را زیر سوال برده و بررسی می کنیم: