Allie Burns مدیر Village Capital میگوید: معمولترین گزینه برای تامین سرمایهی استارتاپهای نوپا (early stage) در امریکا اعطای سهام است. اما با نگاه به تصویر واقعی کارآفرینی امریکایی، آشکار است که اعطای سهام برای بسیاری از کسب و کارها مناسب نیست.
در جولای ۲۰۱۸ «بنیاد کافمن» دریافت که حداقل ۸۱ درصد از کارآفرینان امریکایی به سرمایه گذاری خطرپذیر دسترسی ندارند؛ و همینطور وام بانکی. این موضوع نه تنها نشان دهندهی موانع دستیابی کارآفرینان به سرمایه است (برای مثال وام غالباً به وثیقهی قابل توجهی نیاز دارد) بلکه این حقیقت را روشن میسازد که هر کسب و کاری مقیاسپذیری و سرعت خروجی را که سرمایهگذاران بعد از دریافت سهام انتظار دارند برآورده نمیکند.
تامین مالی مبتنی بر سهام برای کسب و کارهایی که راه مشخصی تا مقیاسپذیری و خروج دارند به خوبی عمل میکند. اما بسیاری از سرمایهگذاران به ما گفتند برای کسب و کارهایی که الزامات ساختار تامین مالی را ندارند ولی سریعتر به سودآوری میرسند و درآمدشان به سرعت رشد میکنند شکافی در بازار وجود دارد.
اما چه راهکارهای جایگزینی وجود دارد؟
ما در طول سال ۲۰۱۸ با بیش از ۲۰۰ سرمایهگذار و مدیر دارایی مصاحبه کردیم تا علاقهشان به استراتژیهای سرمایهای جایگزین را بسنجیم. گزینهای که با ۶۳.۱% بیشترین میزان علاقمندی را کسب کرد تامین مالی مبتنی بر درآمد (RBF) بود.
تامین مالی مبتنی بر درآمد (Revenue Based Financing) چیست؟
تامین مالی مبتنی بر درآمد ایدهی جدیدی نیست؛ حداقل در دنیای بیرون از استارتاپ ها. این معامله نوعی سرمایهگذاری است که سهم سرمایهگذار بعداً از محل درآمد بازپرداخت میشود. این روش به طور تاریخی برای سرمایهگذاری روی کسب و کارهایی با جریان نقدینگی قابل پیشبینی و حاشیهی سود بالا استفاده شده است. اما این مفهوم در صنعت سرمایهگذاری خطرپذیر نیز در حال قدرت یافتن است. تعداد رو به رشدی از صندوقهای سرمایهگذاری فعالانه در حال جای دادن ابزارهای تسهیم درآمد در سرمایهگذاریهای خود هستند.
ما یک سرمایهگذاری فرضی مبتنی بر درآمد در ۳۰ شرکت را رصد کردیم و دریافتیم که به طور متوسط حدود ۴.۴ سال طول می کشد تا بازگشت سرمایه ۳ برابر شود. همچنین بر مبنای تجربیات مختلف به این نتیجه رسیدیم که سرمایهگذاری مبتنی بر درآمد فقط تا میزان مشخصی از سرمایهگذاری مناسب است (بین ۵۰ هزار تا ۵۰۰ هزار دلار).
در هر صورت تسهیم درآمد راهحل قطعی برای همهی فرصتهای سرمایهگذاری نیست. این نوع سرمایهگذاری هم با چالشهایی همراه است و ممکن است سرمایهگذار نتواند چیزی از سرمایهاش را احیا کند. همچنین چالشهایی برای کارآفرینان ایجاد می کند. برای مثال ممکن است مانع از این شود که آنها درآمدشان را در جهت رشد کسب و کار مجدداً سرمایه گذاری کنند. اما باید گفت ما برای حمایت از کسب و کارها نیاز به ایجاد نوآوری در ساختارهای سرمایهگذاری داریم.
متن اصلی این مقاله را می توانید در آدرس زیر مطالعه کنید:
Startup investors should consider revenue share when equity is a bad fit