دنیا به روش‌های جسورانه‌تر و جدی‌تری برای حل مشکلات بزرگی که در حال تاثیرگذاری روی بشر است نیاز دارد. ارائه‌ی راهکار برای مشکلاتی چون تغییرات آب و هوایی، اکتشافات فضایی، اکتشافات در اقیانوس‌ها، کمبود مواد غذایی و … نیازمند کمک‌های دولتی، سازمان‌های غیرانتفاعی یا شرکت‌های خصوصی است. این یعنی عصر جدیدی از تفکر در مورد نوآوری و فرصت‌های تجاری خصوصا برای کارآفرینان.
اکنون ما در پایان یک عصر کارآفرینی هستیم که ۳۰ سال پیش تعریف شده بود. یک دانشجوی جدید الورود کسی نیست که مناسب حل بحران‌های بزرگ بشر باشد. برای راه‌اندازی این چنین کسب و کارهای پویا و جدیدی نیاز به تیمی از کارشناسان و کارآفرینان باتجربه وجود دارد.
تا الان به این چالش‌ها توسط برنامه‌های داخلی بازیگران بزرگ فناوری یا برنامه‌های دولتی پرداخته می‌شد. هر دوی این راه‌های توسعه هنوز هم مناسب و ضروری هستند. اما چیزی که مناسب چالش‌های کنونی نوآوری است ونچر استودیوها هستند. برخلاف سرمایه‌گذاران خطرپذیر و شتابدهنده ها که به استارتاپ ها در ازای دریافت سهام و رشد سریعشان سرمایه می‌دهند ونچر استودیو ها شرکت‌هایی هستند که غالبا از کارآفرینان، نوآوران و سرمایه‌گذاران باتجربه تشکیل شده‌اند که برای ساخت استارتاپ هایشان از صفر، سرمایه و تخصص داخلی دارند و در این راه شکیبا هستند.
ونچر استودیوها با استفاده از رویکردها و ایده‌های جدید به طور موثری تحول آفرینی یک استارتاپ را با ثبات لازم برای یک تیم و منابع لازم برای ساخت یک شرکت ترکیب می‌کنند. این شرکت‌ها یک دهه طول می‌کشد تا به سودآوری برسند و نیازمند مانوری ماهرانه روی فرصت‌های عمومی و خصوصی هستند.
اما اهمیت نقش ونچر استودیو ها در چیست؟
- مدل کنونی، کسب و کارهای بزرگ بعدی را توسعه نخواهد داد
مدل سرمایه گذاری فعلی از کسب و کارهایی که مشکلات بزرگ جاری را پوشش می‌دهند حمایت نمی‌کند چون:
- سرمایه گذاری خطرپذیر امروزه بیشتر در راندهای نهایی سرمایه گذاری می‌کند.
- ریسک اولیه کمتری دارد.
- این مدل لزوما راه‌حل‌های مبتنی بر داده‌های عظیم و پژوهش محور را که نیاز به توسعه‌شان داریم ارائه نمی‌کند.
افق استاندارد ۱۰ ساله که روی خروج تاکید دارد برای پشتیبانی از نوع رشدی که برای شرکت‌های فناورانه نیاز داریم طراحی نشده است.
ونچر استودیو ها سرمایه مورد نیاز را برای راه‌اندازی یک استارتاپ از صفر تامین می‌کنند و خودشان هم در کار دخالت می‌کنند و رویکرد مشارکتی دارند. این رویکرد جدید سرمایه گذاری، آن‌ها را ایمن‌تر می‌کند و از سرمایه‌گذارانی که به زمان بیشتری برای توسعه‌ی راهکارهای جدیدشان نیازمندند حمایت می‌کند.
ما دیگر در دوره‌ی شکست سریع و تغییرات ناگهانی نیستیم. ما در حال ورود به دوره‌ی توسعه‌ی پایدار تکنولوژی هستیم که کسب و کارهای بلندمدت و ارزش‌محور را ایجاد خواهد کرد. هیچ‌کس نمی‌خواهد در فضا سریع شکست بخورد چون هزینه‌اش عمر و بقای بشر خواهد بود.
- ونچر استودیو زمینه‌ی رقابت با برندهای بزرگ را فراهم می‌آورد
تمرکزی که ونچر استودیو ها روی مشارکت و همکاری دارند سبب شده امکان ادغام افقی تکنولوژی را فراهم کنند. این مدل، روش‌های معمول توسعه را کنار گذاشته و شتابدهی سریع‌تر تکنولوژی را جایگزین می‌کند.
علاوه بر این، ونچر استودیو ها امکان رقابت با شرکت‌های بزرگ فناوری مثل فیس‌بوک را فراهم می‌آورند. وقتی تکنولوژی در دستان صاحبان بازارهای انحصاری باقی می‌ماند رقابت غیرممکن می‌شود. اما ونچر استودیو ها می‌توانند تکنولوژی را از دستان آن‌ها خارج کنند و تضمینی باشند برای رقابت بیشتر.
- ونچر استودیو ها مدل‌های کارآفرینی و آموزشی بهتری را توسعه می‌دهند
برای راه‌اندازی یک شرکت موفق ایده‌ی خوب کم نیست. مهم اجرای این ایده‌ها در یک فضای کاملا متفاوت است. شتابدهنده هایی نظیر وای کامبینیتور روی مدل‌های سریع توسعه کار کرده‌اند و به کارآفرینان بالقوه کمک کرده‌اند تا ایده‌هایشان وارد بازار کنند و تبدیل به شرکت‌های بزرگی شوند. اما ونچر استودیو ها با مهیا کردن منابع، تخصص، تکنولوژی و شاید مهم‌تر از همه زمان، کارآفرینان بهتری پرورش می‌دهد.
مدل قدیمی برای علوم و نوآوری‌های عمیقا تحقیق شده مناسب نیست و برنامه‌های شتاب دهی متمرکز بر مربیگری هم همیشه بهترین راه برای آموزش کارآفرینان آینده نیستند. دلیلی دارد که شتابدهنده‌ی پیشگامی چون تک‌استارز به سراغ مدل استودیو رفته است (جالب است بدانید که وقتی ونچر استودیوها در حال ظهور بودند «برد فلد» بنیانگذار تک‌استارز این مدل را رد کرده بود).
نه فقط فضای تامین سرمایه و کسب و کار امروز بلکه ضرورت حل مشکلاتی که با آن‌ها مواجه هستیم هم مدل ونچر استودیو را مناسب می‌کند. وقتی در مورد ساختن استارتاپ ها حرف می‌زنیم منظورمان ایجاد نوآوری‌هایی پایدار و متحول کردن روش‌های سنتی موجود است.
مدل ونچر استودیو ضرورتا بهترین مدل برای ایجاد استارتاپ نیست اما قطعا بیشترین چیزی است که در حال حاضر به آن نیاز داریم.
متن اصلی مقاله را در سایت venturebeat مطالعه کنید.