در قسمت اول از واقعیتها و مهارتهایی گفتیم که استارتاپ ها میتوانند با استفاده از آن ها جذب سرمایه از سرمایه گذار خطرپذیر را تا حد زیادی آسانتر کنند…
محافظهکار باشید و پیشنهادات مناسب را حریصانه قبول کنید
اولویت اول شما در جذب سرمایه از سرمایه گذار خطرپذیر ، تمام کردن فرایند جذب سرمایه و بازگشت به کار است. بنابراین استراتژی بهینه این است که محافظهکار باشید و اگر پیشنهاد قابل قبولی دارید بهتر است که بپذیرید.
هیچ وقت یک پیشنهاد قابل قبول را به امید اینکه در آینده مورد بهتری پیش میآید رد نکنید. شما نباید منتظر آینده بمانید چرا که آینده غیرقابل پیشبینی است. نمیتوانید تضمین کنید که پیشنهاداتی که دارید به قوت خود باقی خواهند ماند.
استارتاپ ها با ساخت محصولات فوقالعاده موفق میشوند نه جذب سرمایه ؛ بنابراین کار جذب سرمایه را تمام کنید و به کسب و کارتان بازگردید.
اولین پیشنهاد را هر چه زودتر دست و پا کنید
سرمایه گذاران خطرپذیر زمانی اقدام به سرمایهگذاری میکنند که طرح شما قابلیت رشد داشته باشد و میزان سرمایهی درخواستیتان منطقی باشد. آنها نه روی طرح شما بلکه روی قابلیت رشد بالای آن سرمایه گذاری میکنند. از این رو وقتی یک سرمایه گذاری روی طرحی صورت میگیرد این ذهنیت در دیگر سرمایه گذاران خطرپذیر شکل میگیرد که این طرح رشد بالایی خواهد داشت.
از آنجایی که سرمایه گذاران به نظر همدیگر اهمیت زیادی میدهند، با متعهد شدن یک سرمایه گذار، جذب سرمایهی بیشتر آسان خواهد شد. دریافت یک پیشنهاد خوب از یک سرمایه گذار خطرپذیر مطرح میتواند مسیر شما را هموار کند و نیمی از سختیهای راه از بین میرود.
یادتان باشد که قرار نیست کل سرمایهی مورد نیازتان را از یک نفر دریافت کنید. جذب سرمایه حتی کم میتواند اعتباری برای شما باشد و راه رسیدن به دیگر سرمایه گذاران را آسانتر کند.
سرمایه را به چنگ بیاورید
تا پول به حساب بانکی واریز نشود معاملهای صورت نگرفته است. بازار سرمایه گذاری خطرپذیر بازاری است که در آن احتمال پشیمانی خریدار به شدت بالاست. فردا معلوم نیست چه اتفاقی خواهد افتاد؛ ممکن است یک رقیب بزرگ ظهور کند یا هم بنیانگذارتان کار را ترک کند.
حتی یک روز تاخیر میتواند به پشیمانی سرمایه گذار بینجامد. بنابراین حتی بعد از اینکه سرمایه گذار گفت که متعهد است و سرمایه گذاری خواهد کرد بدانید که در کجا ایستادهاید. از زمانبندی فرآیند دریافت سرمایه آگاه شوید و تا انجام گرفتنش به شدت دنبالش کنید.
روی سرمایه گذارانی که نمیخواهند در سرمایه گذاریتان پیشرو باشند حساب نکنید
سیاست برخی از سرمایه گذاران این است که بعد از دیگران سرمایهگذاری کنند. آنها میگویند به شرطی مشارکت میکنند که دیگر سرمایهگذاران هم پای معامله باشند. آنها نمیخواهند سرمایه گذار پیشرو باشند و شما باید یک سرمایهگذار پیشرو پیدا کنید تا آنها هم بپیوندند. معنای حرف آنها این است که علاقهشان به شما تابعی از علاقه دیگران به شماست. بنابراین اگر کسی به شما گفت که من به شرطی سرمایه گذاری میکنم که سرمایهگذار دیگری هم پای میز معامله باشد روی او حسابی باز نکنید.
میتوانید چندین برنامه داشته باشید
بسیاری از سرمایه گذاران از شما خواهند پرسید که به چه میزان سرمایه نیاز دارید. این پرسش سبب میشود بنیانگذاران تصور کنند که باید برای دریافت میزان ثابتی از سرمایه برنامهریزی کنند. اما در واقعیت اینطور نیست. در قبال موضوع غیرقابل پیشبینی چون جذب سرمایه از سرمایه گذار خطرپذیر ، داشتن برنامه ثابت الزامی نیست و مبلغ مورد نیاز شما هم قطعی نیست.
پس چرا سرمایه گذار چنین سوالی از شما میپرسد؟ به همان دلیلی که وقتی در فروشگاه به دنبال خرید هدیهای برای دوست خود هستید فروشنده از شما می پرسد که چقدر میخواهید هزینه کنید. مسلماً شما مبلغ ثابتی در ذهنتان نیست. شما دنبال هدیهی مناسبی می گردید و اگر این هدیه هزینهی کمتری هم داشته باشد چه بهتر. فروشنده این سوال را از ما میپرسد نه به خاطر اینکه شما باید مبلغ ثابتی را در نظر گرفته باشید بلکه میخواهد به شما اقلامی که به مبلغتان نزدیک است را نشان دهد.
به طور مشابه در مورد سرمایه گذاران هم همین است. آنها میخواهند بدانند آیا شما گزینهی مناسبی برای حجم سرمایه گذاری که میخواهند انجام دهند هستید یا نه و همینطور سطح جاهطلبی و منطق شما را بسنجند. بنابراین میتوانید چندین برنامه داشته باشید و متناسب با هرکدام سرمایهی مورد نیازتان را اعلام کنید. اما فراموش نکنید که منطقی بودن این برنامهها و میزان سرمایههای مورد نیاز اهمیت بسیار بالایی دارد.
در هر صورت پیغام شما باید این باشد که ما در هر حالتی موفق خواهیم شد. جذب سرمایه کمک میکند سرعتمان بیشتر شود.
اگر امکان رسیدن به سودآوری وجود دارد حتما این کار را بکنید و مستقل باشید
استارتاپ ها در اوایل کارشان میتوانند به حدی کم هزینه باشند که به سودآوری برسند. وقتی به سودآوری برسید همه چیز تغییر میکند. ممکن است همچنان به جذب سرمایه نیاز داشته باشید اما این نیاز به تعویق میافتد.
اگر در برنامههایی که به سرمایه گذار خطرپذیر ارائه میدهید برنامهای با عدم جذب سرمایه وجود داشته باشد دست بالا را خواهید داشت و قدرتمند به نظر خواهید رسید. شما باید تا میتوانید هزینههایتان را پایین نگه دارید تا به سودآوری برسید و در مقابل سرمایه گذار مستاصل به نظر نرسید.
این موضوع تاحدی متناقض به نظر میرسد اما اگر میخواهید سرمایه جذب کنید خودتان را باید طوری نشان دهید که نیازی به آن ندارید. پیغام شما به سرمایه گذار باید این باشد که مهم نیست چه پیش بیاید ما موفق میشویم اما جذب سرمایه کمک میکند سریعتر رشد کنیم.
سرمایهگذاران از هیچ چیز به اندازهی استارتاپی که میتواند حتی بدون آنها هم موفق شود خوششان نمیآید.
ارزش را بالا تعیین نکنید
مهمترین چیزی که در مورد ارزش باید بدانید این است که آنقدرها هم مهم نیست. بنیانگذارانی که در ارزش بالا جذب سرمایه میکنند به آن میبالند. آنها اغلب افراد اهل رقابت هستند و چون ارزش تنها عدد قابل رویت در استارتاپ هاست آنها سعی در بالا بردن این عدد دارند. این احمقانه است چراکه ارزش اهمیتی ندارند و مهم درآمد کسب و کار شماست. جذب سرمایه فقط ابزاری است برای رسیدن به درآمد. افتخار کردن به ارزش بالای استارتاپ مانند افتخار کردن به نمرات دانشگاهیتان است.
باید گفت ارزش نه تنها اولین فاکتور مهم برای یک استارتاپ نیست بلکه دومی هم نیست. دومین مورد وجود سرمایهگذاران خوب است و ارزش در بهترین حالت در رتبهی سوم قرار دارد.
مصداق بارز این مساله دراپباکس و ایربیانبی هستند که بعد از گذراندن دورهی وای کامبینیتور به ترتیب در ارزش پیش از جذب سرمایه ۴ و ۲.۶ میلیون دلار سرمایه جذب کردند. این مبالغ در مقایسه با ارزشهای کنونی بسیار پایین هستند. بنابراین ممکن است استارتاپ ها خودشان را با این مبالغ مقایسه کنند و تصور کنند که عملکرد بهتری دارند.
بالا بردن غیرواقعی ارزش و عدم شفافیت باعث می شود در راندهای بعدی کار پیچیده و پیچیدهتر شود.
ادامه مقاله را در قسمت بعدی مطالعه کنید:
چگونه بر سختی جذب سرمایه برای استارتاپ غلبه کنیم؟ (قسمت سوم)