بسیاری از کارآفرینان آرزوی این را دارند که استثنا باشند و در مدت زمان کوتاهی استارتاپ چندین میلیاردی خود را به پا کنند اما حتی استارتاپ هایی که به نظر می‌رسد یک شبه به موفقیت رسیده‌اند هم قبل از اینکه به شهرت برسند سال‌ها بی‌نام و نشان فعالیت کرده‌اند.
بنابراین راز داشتن یک استارتاپ موفق در این است که پر از اشتیاق، متعهد و آماده‌ی کار کردن برای مدت زمان طولانی باشید. بسیاری از استارتاپ ها شکست نمی‌خورند بلکه رهبرانشان زود تسلیم می شوند. خودتان را در مدیریت و سازماندهی کارها کاملا دخیل کنید، اهداف واقع‌بینانه‌ای برای رشد و توسعه شرکت تعیین کنید و مسیری که استارتاپ طی می‌کند را با دقت زیر نظر بگیرید.
با مطالعه نکات زیر می‌توانید تمایز بین استارتاپ های شکست خورده و موفق را درک کنید:
مشکلی را حل کنید که مشتاق آن هستید
اولین گام در راه‌اندازی یک کسب و کار، چالش‌برانگیزترین و در عین حال شاید آسان‌ترین باشد یعنی داشتن ایده. بهترین استارتاپ ها توسط افرادی تاسیس شده‌اند که مشکلات معمول را حل کرده‌اند، زندگی مردم را تسهیل کرده‌اند یا کمبودها را کشف کرده‌اند. و به سبب اشتیاقی که داشته‌اند اغلب همه‌ی زمان و انرژی‌شان را صرف این کار کرده‌اند. بدون داشتن شور و اشتیاق، سال‌های سخت اولیه، غیرقابل تحمل خواهد شد و رهبران تمایل به رها کردن کار خواهند داشت.
ایده تان را صحه‌گذاری کنید
صحه‌گذاری یکی از گام‌های مهم در موفقیت یک استارتاپ است. هدف از شروع یک کسب و کار، حل کردن یک مشکل یا برطرف کردن یک نیاز یا پر کردن یک شکاف است. اگر اثبات نشود که بازار و نیازی به محصول یا خدمت شما وجود دارد ایده‌تان به درد بخور نیست و باید به سراغ ایده دیگری بروید. ایده تان را مورد بررسی قرار دهید، با افرادی که در شبکه‌تان دارید صحبت کنید و از نظرات دیگران هم استفاده کنید.
در مورد چگونگی تامین سرمایه تصمیم بگیرید
تمرکز روی توسعه ضروری است اما به یاد داشته باشید که بخشی از سرمایه را ( حدود ۵۰%) برای بازاریابی و پروموشن و امثال این کارها کنار بگذارید. اگر به روش بوت استرپ تامین سرمایه می‌کنید باید بدانید که قرار نیست همه چیز را به یک باره داشته باشید. بسیاری از استارتاپ ها سال‌ها فعالیت می‌کنند بدون اینکه دپارتمان‌هایی که به نظر ضروری می‌رسد را تشکیل داده باشند (مثل دپارتمان بازاریابی). به جایش کارمندان و بنیانگذاران در چندین نقش ظاهر می‌شوند و در این تلاش همدیگر را یاری می کنند.
با مشتریانتان ارتباط برقرار کنید
وقتی به طور رسمی استارتاپ خودتان را تاسیس کردید و شروع به کار کرد، کلید ساخت یک کسب و کار موفق، ایجاد وفاداری و رضایت در مشتریان است. هزینه به دست آوردن مشتریان جدید می‌تواند بالا باشد. بنابراین به جای این کار می‌توانید کاربران فعلی‌تان را دنبال کنید و تعاملاتتان با آن‌ها را بیشتر کنید. با ارسال نظرسنجی، گوش دادن و اهمیت دادن به مشتریان و یاد گرفتن از آن‌ها، در خدمتشان باشید.
انعطاف‌پذیر باشید
پذیرای انتقاد باشید و در جای لازم، تغییر ایجاد کنید. مهم است که به ایده اصلی خود اعتماد کنید اما خیلی هم نسبت به شنیدن نظرات مشتریان یا پذیرش تغییر، متکبرانه رفتار نکنید. بعد از شنیدن صدای مشتریان و تحلیل مشتریان هدف، پذیرای انعطاف و تغییر باشید. با دقت در مورد اینکه کدام بازخورد، مفیدترین و پرمنفعت‌ترین برای مشتریان و آینده استارتاپ است بحث کنید و اولویت‌بندی انجام دهید.
آسوده و راحت ننشینید
چون دشمن پیشرفت، راحت‌طلبی است پس یاد بگیرید که از عدم آسایش خودتان لذت ببرید. اهدف بزرگی برای خود و تیمتان تعیین کنید. سعی کنید پایه‌ی مشتریان خود را هر هفته چهار تا پنج درصد افزایش دهید و با مدیریت فعالانه‌تان این اهداف را زیر نظر بگیرید.
همواره نقش فعالی داشته باشید
بنیانگذاران در جهات مختلفی مثل جذب سرمایه، استخدام، مشارکت و تدوین استراتژی قدم بر می‌دارند اما موفق‌ترین استارتاپ ها آن‌هایی هستند که رهبرانشان در مدیریت و سازماندهی امور مداخله می‌کنند (آن‌ها را با مدیران خرد اشتباه نگیرید). با یادگیری نحوه‌ی مدیریت افراد و اختصاص زمان به آن‌ها، فرهنگ مثبتی را در شرکتتان ایجاد کنید. داشتن کارمندان شاد منجر به داشتن مشتریان شاد می‌شود که آن هم به رشد می‌انجامد.
صبور باشید
موفقیت یک شبه اتفاق نمی‌افتد و احتمال کمی هم دارد که در عرض یکی دو سال به آن رسید. استارتاپ هایی که روی خود سرمایه‌گذاری می‌کنند و با دقت و به طور استراتژیک برای کارآیی مستمر برنامه‌ریزی انجام می‌دهند می‌توانند حدود سال سوم، انتظار رسیدن به سودآوری را داشته باشند. اما هر شرکتی متفاوت است و موفقیت واقعی ممکن است چندین دهه هم به طول بینجامد. استیو جابز اپل را در سال ۱۹۷۶ پایه‌گذاری کرد اما تا سال ۱۹۸۴ طول کشید تا اپل با کامپیوتر مکینتاش معروف شود. و حتی بعد از آن هم تا اواخر دهه ۹۰ و تا ظهور آی مک و محصولات نهایی‌اش در تقلا بود.
به عنوان یک کارآفرین، یک رهبر و یک بنیانگذار استارتاپ بسیار ضروری است که تفاوت بین یک ایده خوب و یک شرکت خوب را بدانید. پس همین حالا به این موضوع فکر کنید تا وقتی شرایط سخت شد کار را رها نکنید.
متن اصلی این مقاله را می‌توانید در سایت Inc مطالعه کنید.