درخواست جذب سرمایه

آیا می‌دانیم فرهنگ کسب و کار واقعا چیست؟ و چگونه آن را طرح‌ریزی و اجرا کنیم؟ (قسمت اول)

فرهنگ کسب و کار

 

بن هورویتز، سرمایه گذار خطرپذیر شرکت اندرسن هورویتز به تازگی کتابی در مورد فرهنگ کسب و کار به نام “what you do is who you are: how to create your business culture” منتشر کرده است. هورویتز در این کتاب زندگی چهار رهبر را مورد مطالعه قرار می‌دهد که تصمیمات و رفتارهای غیرمنتظره‌شان دنیایشان را قدرتمندانه تغییر داده است. او می‌گوید کارآفرینان می‌توانند همانند استراتژی ، فرهنگ کسب و کار خود را هم طرح‌ریزی و به کسب و کارشان القا کنند.

او در بخش‌هایی از این کتاب اینگونه می‌نویسد:

وقتی اولین شرکت خودم به نام LoudCloud را تاسیس کردم با بزرگان صنعت و مدیران مشورت کردم و توصیه‌هایشان را جویا شدم. همه‌شان گفتند مراقب فرهنگ باشید، مهم‌ترین موضوع فرهنگ است. اما وقتی پرسیدم فرهنگ دقیقا چیست و من چگونه می‌توانم روی فرهنگ کسب و کارم تاثیرگذار باشم جواب‌هایشان کاملا گنگ و مبهم بود. همین شد که در هجده سال بعدی سعی کردم روی این موضوع کار کنم.

 

فرهنگ کسب و کار چیست؟

آیا فرهنگ ، ارزش‌های شرکتی شماست؟ خیر، آن‌ها آرمان‌ها هستند. آیا شخصیت و اولویت‌های مدیرعامل است؟ خیر، این‌ها فرهنگ را شکل می‌دهند اما خود فرهنگ نیستند. پس فرهنگ چیست؟

فرهنگ کسب و کار ، شیوه‌ی تصمیم‌گیری کارمندان و مدیران در نبود مدیرعامل است. مجموعه‌ای از فرضیات است که کارمندان برای حل کردن مشکلات روزمره‌شان به کار می‌بندند. رفتار آن‌هاست زمانی که کسی بالای سرشان نیست. اگر فرهنگتان را مشخص نکنید این تصمیم‌‌گیری‌ها و رفتارها یا تصادفی خواهند بود و یا اشتباه.

 

اما این رفتارهای تقریبا نامرئی را چطور باید طراحی کرد و شکل داد؟

شناسایی فرهنگ مورد نظر سخت است و نه تنها باید مشخص کنید که شرکت به چه سمتی حرکت خواهد کرد بلکه مسیر رسیدن به آن جا را هم باید تعیین کنید. فرهنگی که برای اپل کار می کند روی آمازون جواب نخواهد داد.

فرهنگ کسب و کار شبیه یک بیانیه‌ ماموریت نیست؛ نمی‌توان تعیین کرد و انتظار داشت تا ابد دوام داشته باشد. ضرب‌المثل مشهوری در ارتش وجود دارد که می‌گوید اگر دیدید چیزی پایین‌تر از استاندارد است و کاری نکردید یعنی استاندارد جدیدی وضع کرده‌اید. این موضوع در مورد فرهنگ هم صدق می‌کند. اگر موردی خارج از چهارچوب فرهنگتان دیدید و نادیده‌اش گرفتید فرهنگ جدیدی ایجاد کرده‌اید. در عین حال باید با تغییر شرایط کسب و کار و پیشرفت استراتژی، فرهنگ را هم تغییر دهید. هدف همیشه در حرکت بودن است.

 

فرهنگ نیروی قدرتمندی است

اگر در کسب و کارتان فرهنگ قدرتمندی داشته باشید اما محصولی ارائه دهید که خواهان ندارد شکست می‌خورید. بنابراین ممکن است در ظاهر، فرهنگ ضعیف‌تر از محصول به نظر برسد. اما اگر عمیق‌تر نگاه کنید فرهنگ کسب و کار به مرور زمان می‌تواند بر موانع ساختاری به ظاهر شکست‌ناپذیر یک حوزه غلبه کند و رفتار کل صنایع و سیستم‌های اجتماعی را دستخوش تغییر کند. از این منظر، فرهنگ، قدرتمندترین نیرو در جهان است.

 

فرهنگ  چگونه کار می‌کند؟

تاثیر نیرومند فرهنگ موضوعی روشن است. اما چطور می توان آن را شکل داد چطور می توان آن را در ذهن افراد نهادینه کرد؟ و اگر اشتباه پیش رفت چطور می توان اصلاحش کرد؟

این سوالات مرا به سمت پرسش‌های عمیق‌تر و منابعی با چهارچوب وسیع‌تر سوق داد. من همواره به تاریخ علاقه‌مند بوده‌ام به خصوص به رفتارهای دور از انتظار افراد. برای مثال برایم بسیار دور از انتظار است که مردی که برده زاده می‌شود روزی رهبر انقلاب هائیتی می‌شود و برده‌ها را نجات می‌دهد. درک این مساله که چطور فرهنگ‌های تاریخی، دیدگاه مردم را شکل داده‌اند منجر به این شد به این برسم که مردم برای تغییر خود و فرهنگشان چه باید بکنند. و اتکا به این موضوع، کلید ایجاد فرهنگی است که من می‌خواهم.

برای این کار من چهار مدل به خصوص را مورد مطالعه قرار دادم:

  1. چرا فقط یک انقلاب موفق بر ضد برده‌داری در تاریخ بشر وجود دارد؟ و «توسینت لوورچر» اهل هائیتی چطور توانست فرهنگ برده‌داری را تغییر دهد؟
  2. «بوشیدو» چطور توانست فرهنگ جنگجویی سامورایی را هفتصد سال بر ژاپن حاکم کند و فرهنگ مدرن ژاپن را شکل دهد؟
  3. چنگیز خان چطور بزرگ‌ترین امپراتوری جهان را به پا کرد؟
  4. «شاکا سنگور» که به خاطر قتل به نوزده سال زندان محکوم شده بود چطور توانست نفوذناپذیرترین و خشن‌ترین گروه را در زندان تشکیل دهد؟

 

شرکت‌ها هم مثل گروه‌ها و ارتش‌ها و ملت‌ها، سازمان‌های بزرگی هستند که به خاطر خرده رفتارهای روزانه موسسینشان ظهور و سقوط می‌کنند. اما مشخص کردن اینکه ریشه‌ی موفقیت یک شرکت در فرهنگ آن است یا عوامل دیگر، آسان نیست.

ایجاد یک فرهنگ کسب و کار ، پیچیده‌تر از وادار کردن افراد به داشتن رفتارهای مورد نظر شماست. به یاد داشته باشید که کارمندانتان یکسان نیستند. آن‌ها ممکن است از کشورها، نژادها، جنسیت‌ها، پیشینه‌ها و حوزه‌های مختلف باشند. هر کدام فرهنگ خود را دارند و وادار کردن آن‌ها به تطبیق خود با یک سری از هنجارها، معمایی چالش‌برانگیز است.

 برای اینکه آن‌ها را وادار کنید تا چیزی باشند که شما می‌خواهید اول باید آن‌ها بشناسید. من گام‌هایی را به شما پیشنهاد خواهم داد اما واقعیت این است که فرمولی وجود ندارد.

 

قسمت بعدی این مقاله:

آیا می‌دانیم فرهنگ کسب و کار واقعا چیست؟ و چگونه آن را طرح‌ریزی و اجرا کنیم؟ (قسمت دوم)

 

مطالب مشابه

ثبت دیدگاه جدید

نام ایمیل
دیدگاه